از سختیها و تلخیهای دوره غیبت، دوری شیعیان از مولای خود و محروم ماندن
از دیدار جمال آن یوسف بی همتاست. با شروع روزگار غیبت، منتظران ظهور،
پیوسته در حسرت تماشای آن سرو بلند فضیلت سوختهاند و آه فراق از دل
کشیدهاند.
عزیزٌ علیّ أن أری الخلق و لا تری؛ (1)
سخت است بر من که همه را ببینم و تو دیده نشوی.
البته
در دوران غیبت صغرا، شیعیان به وسیله نایبان خاص با امام عصر (عجل الله
تعالی فرجه الشریف) ارتباط داشتند و بعضی از آنها به فیض حضور آن بزرگوار
رسیدند؛ چنان که در این باره نقلهای فراوانی وجود دارد؛ ولی در دوره غیبت
کبرا که روزگار غیبت کامل امام است، رابطه یاد شده قطع گردید و امکان
شرفیابی به محضر آن حضرت به شکل معمول و از طریق افرادی خاص، منتفی شد.
با
این حال، بسیاری از علما معتقدند که در این زمان نیز ملاقات با آن ماه
منیر، امکان دارد و بارها اتّفاق افتاده است. حکایت شرفیابی بزرگانی چون
علامه بحرالعلوم، مقدس اردبیلی، سیدبن طاووس و مانند آنها معروف و مشهور
است و در کتابهای بزرگان علما نقل شده است. (2)
1. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
2. ر.ک: جنّة المأوی و النّجم الثاقب، تألیف محدث نوری.
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد
*****
به قربان اخلاق مولایی تو
به قربان نشان بی نشانی تو
به قربان چشمان همیشه گریانت
به قربان دل غمگین و تنهایت
به قربان پاهای سست و خسته
به قربان دست های به دل نشسته
به قربان لب های همیشه ذاکر تو
به قربان نگاه زیبا و فاخر تو
به قربان قلب شکسته و تنها
به قربان آن سجده های والا
به قربان آن دعاهای دلنشینت
به قربان دعاهای قنوتت
بیا تا ذلیلت برایت بمیرد
بیا تا عزیزت برایت بمیرد
*****
مولاجان دل ما منتظران بس اینجا تنگ است
که فقط با نگاه تو این دلتنگی باز می شود
نگاهی به دل گریان ما کن مولاجان
بیا مولاجان
برای فشردن کلید های کامپیوتر وضـــو بگیر و با نیت قربتـــــــ الی الله مطلب بنویس .
بدون که تو مصداق و ما رمیتـــــ اذ رمیتــــ ... هستی
شما در شبهای تاریک جبهه سایبری از میدان میـــــن گناه عبور می کنید.
مراقب باشید، به شهــــــدا تمسک کنید
بصیـــــرتتون را بالا ببرید که ترکــــش نخورید.
رابطه خودتونو با خـــــدا زیاد کنید.
با اهل بیــــت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان آنها باشید
هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریه های هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم است،
من بمیرم،
سر به زانوی غم است،
شیعیان!
مهدی غریب و بی کس است،
جان مولا معصیت دیگر بس است،
شیعیان!
بس نیست غفلت هایمان؟
غربت وتنهایی مولایمان؟
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم،
غافل از مهدی زهرا گشته ایم،
من که دارم ادعای شیعه گی،
چه بگویم من به جز شرمندگی...؟
(( اللهم عجل لولیک الفرج ))
ملاقات با امام خوبیها یک خواسته و نیاز به درگاه خدای حکیم است و تنها در
حالی به اجابت میرسد که انجام آن، مطابق حکمت و مصلحت باشد؛ بنابراین
هرگاه با وجود همه شور و اشتیاق یک عاشق و تلاش او برای شرفیابی به محضر
امام، ملاقاتی دست ندهد، نباید گرفتار یأس و ناامیدی شود و این را نشانه
نبود لطف و عنایت امام بداند؛ بلکه باید بکوشد که با توسّل به آن بزرگوار و
ارتباط روحی با آن سرچشمه نیکیها از حضور آن عزیز بهره بگیرد که این راه،
همیشه و برای همگان باز است.
احمدبن ابراهیم نوبختی، روزی به پدر همسرش
محمدبن عثمان، دومین نایب خاص امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گفت:
«من به زیارت صاحب الزّمان مشتاقم». محمد بن عثمان به او گفت: «با شوقی که
داری، میخواهی او را ببینی؟» احمدبن ابراهیم گفت: «آری». محمد گفت:
«خداوند، تو را بر این شوقت پاداش دهد و چهره حضرت صاحب الامر را در حالت
عافیت به تو نشان دهد». سپس گفت: «در ایام غیبت، مشتاق آن حضرت باش؛ امّا
درخواست ملاقات نکن؛ زیرا این مسأله، از اموری است که مربوط به اراده و
مشیّت الهی است و تسلیم آن بودن، بهتر است؛ لکن به وسیله زیارت کردن به آن
حضرت توجه کن».
هــر نــفـــس آیـنــه روی تـو را می طلبم
از گـلستان جهان بوی تو را می طلبم
ای بــهــشت همــه دلـهـای خـداجوی بیا
عطر گلچـهره مینوی تو را می طلبم
گــیــسـوانـت شب یــلدا و رُخَت ماه تمام
ماه در ظلمت گیسوی تو را می طلبم
دشـت در دشـت به دیدار تو مشتاق شدم
کو به کو ناله کنان کوی تو را می طلبم
افـــق صــبــح دل افـــروز تــو را خــواهانم
آفــتــاب رخ نـیـکــوی تـو را مـی طلبم
زمــــزم اشــک تـــو و زمـــــزمـه یـــارب تو
ذکـر روشـنـگر یـا هوی تو را می طلبم
بی خبر از توام ای عشق کجا منزل توست
هـر قـدم جـاده رهپوی تو را می طلبم
گلشن خاطرهام تا که نگردد پاییز
دفــتــر سبـــز ثـناگوی تو را می طلبم
آفتاب دل من، چهره برون آر و بتاب
«یاسرم» سایه دلجوی تو را می طلبم