روی این کره ی خاکی در حال حاضر حدود هفت هشت میلیارد انسان زندگی می کند. تعدادی از این انسان ها خود را شیعه امام زمان(عج) می دانند. من و شما هم خودمان را قاطی این جمع می دانیم. اما آیا می دانیم که حضرت چه شیعه ای را قبول دارند؟
فکر کنید ببینید که از این هفت هشت میلیارد انسان 313 نفر با دل پاک پیدا وجود ندارد که آقا دلش رابه اینها خوش کند و ظهور کند و به جمع بندگانش بیاید. ببینید که مولایمان چقدر غریب و بی کس و تنها هستند و کسی یاری اش نمی کند!؟ من و شما هم که خودمان را منتظر حضرت می دانیم، در اعمال خود دقت نداریم. همه چیز راساده گرفته و از کنارش رد می شویم. خبر نداریم که چشمان مولایمان مهدی از دست ما شیعه ها خون است. او به سایر ادیان و سایر گروه ها و فرقه ها کاری ندارد، او از بچه شیعه های خودش انتظار دارد. من و شما که بچه های شیعه هایش هستیم چقدر در اعمال خودمان دقت داریم.
با دقت و تأمل در منابع روایی با دسته ای از روایات مواجه می شویم که این روایات افراد را به سکوت و خانه نشینی دعوت می کنند، ولی آیا این روایات می تواند حجتی باشد برای بی تفاوتی در جامعه و رها کردن مسئولیت های دینی و اجتماعی و رها کردن مقدمات و زمینه سازی ظهور؟
عید است ولی بدون او غم داریم
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
این گونه هزار عید با هم داریم
منتظران وقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که به نماز عشق می ورزند
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که در عمل و گفتار خود به شیوه قرآن و سیره ائمه معصومین(ع) عمل می کنند
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که عاشق و تشنه نماز اول وقت هستند. چون نماز مولایشان امام زمان(عج) همیشه اول وقت است و می دانند که با خواندن نماز در اول وقت،نمازشان با نماز مولایشان حضرت مهدی موعود(عج) همراه است و پیش خدا و مولایشان مقبول تر است....
منتظران واقعی امام زمان(عج) هیچوقت دروغ نمی گویند
منتظران واقعی امام زمان(عج) هیچوقت به هیچکس تهمت و افترا نمی زنند
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که به همه احترام می گذراند، حتی به کسانی که درباره شان ظلم کرده باشد و قضاوت را به مولایشان مهدی موعود(عج) می سپارند
منتظران واقعی امام زمان(عج) اهل مسجد و دعای عهد و دعای توسل و دعای کمیل و زیارت عاشورا و... هستند
منتظران واقعی امام زمان(عج) هیچوقت پشت سر کسی غیبت نمی کنند، المومنون اخوه؛ همه را برادر خود می دانند
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که هیچوقت به ناموس مردم نگاه نمی کنند چون می دانند که مولایشان مهدی موعود(عج) بالای سر آنها نظاره گر اعمالشان هست
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که هیچوقت کشف حجاب نمی کنند(قابل توجه خانم ها)
منتظران واقعی امام زمان(عج) کسانی هستند که شب و روزشان و لحظه لحظه هایشان به یاد مولایشان مهدی موعود(عج) می گذرد.
مرحوم
حاجی نوری در کتاب نجم الثّاقب از عالم جلیل آخوند "ملّا زین العابدین
سلماسی"شاگرد اهل سرّ"سیّد بحر العلوم" نقل می کند که فرمود:
در
خدمت سید بحرالعلوم به حرم مطهر عسکرییّن(علیه السّلام) در سامرا مشرّف
شدیم، و ما چند نفر بودیم، که با او نماز می خواندیم، در رکعت دوم بعد از
تشهد که می خواست برای رکعت سوم برخیزد حالتی به او دست داد که توقفی نمود و
بعد از چند لحظه برخاست.
بعد
از نماز در حالی که همه ی ما تعجب کرده بودیم و نمی دانستیم چرا آن عالم
بزرگ در وسط نماز توقف کرده و کسی از ما جرات نداشت که از او سوال کند.
وقتی به منزل آن بزرگوار برگشتیم و سر سفره نشستیم یکی از سادات به من اشاره کرد که علت آن توقف را سوال کنم؟
گفتم: تو از من به آن جناب نزدیکتری.
سید بحرالعلوم(رضوان الله تعالی علیه) متوجه ما شد و فرمود:
با هم چه می گویید؟ من که از همه رویم به آن جناب بازتر بود، گفتم:
این سید می خواهد بداند، سرّ آن توقف در حال نماز چه بوده است؟ فرمود:
من
وقتی در حال نماز بودم دیدم،حضرت بقیه الله اوراحنا فداه برای زیارت پدر
بزرگوارش وارد حرم مطهر شد من از مشاهده جمال مقدّسش مبهوت شدم و لذا آن
حالت که مشاهده نمودید به من دست داد و من به ایشان نگاه می کردم تا آنکه
آن حضرت از حرم بیرون رفتند.
منبع: ملاقات با امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)، نویسنده : سید حسن ابطحی
سلام دوستان
اونایی که میخوان زمینه ساز ظهور آقامون امام زمان (عج) باشند
حتماً این داستان رو بخونند
پدری چهار تا از بچه های خودش را گذاشت توی اتاق و گفت این جا ها را مرتب کنید تا من برگردم. می خواست ببیند کی چه کار می کند.
خودش هم رفت پشت پرده .
از آن جا نگاه می کرد می دید کی چه کار می کند، می نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش.
یکی از بچه ها که گیج بود یادش رفت. سرش گرم شد به بازی و خوراکی و این ها. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی گذارم کسی این جا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، وحشت گرفتش. ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی گذارد جمع کنیم، مرتب کنیم .
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می کرد همه جا را.
می دانست آقاش دارد توی کاغذ می نویسد، بعد می رود چیز خوب برایش می آورد. هی نگاه می کرد سمت پرده و می خندید. دلش هم تنگ نمی شد. می دانست که هم این جا است.
توی دلش هم گاهی می گفت اگر یک دقیقه دیر تر بیاید باز من کارهای بهتر می کنم.
آخرش آن بچه شرور همه جا را ریخت به هم. هی می ریخت به هم، هی می دید این دارد می خندد، خوشحال هم است، ناراحت نمی شود.
وقتی همه جا را ریخت به هم، همه چیز که آشفته شد، آن وقت آقا جان آمد ما که خنگ بودیم، گریه کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد.
او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش. شرور که نیستی الحمدلله.
نگاه کن پشت پرده رد تنش را ببین و بخند و کار خوب کن. خانه را مرتب کن.
وظایف ات را انجام بده. او می آید …
هر روز با گناه دلت را شکسته ام
بین من و تو این همه عصیان حجاب شد
گفتند پای نامۀ ما گریه می کنی
حال شما ز دیدن نامه خراب شد
با این وجود تا که گره خورد کار من
یا صاحب الزمانِ دلم مستجاب شد
این عمر بی وفا و تو هم دیر کرده ای
آوای اَلرحیل به جانم عذاب شد
امسال هم گدای شب جمعۀ حرم
با یک دعای مادرتان بی حساب شد
ما را بخر عزیز دل شاه کربلا
جان کسی که صورتش از خون خضاب شد
نازم به بانویی که به معراج قتلگاه
در پاسخش نوای الیّ خطاب شد
گودال فوق عرش و تجلی رب آن
در پاره حنجر پسر بوتراب شد
عمری ست روضه خواندم و باور نمی کنم
زینب چگونه وارد بزم شراب شد
صلی الله علیک یا ربیع الانام
شاعر : قاسم نعمتى
صاحب الزمان
تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر...
تنها،چه میکنی؟تو کجایی؟ کجای شهر؟...
وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند...
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر...
تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد...
گم می شود صدای تو در خنده های شهر...
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل...
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر...
اینجا کسی برای تو کاری نمی کند...
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر...
گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند...
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر...
اللهم عجل الولیک الفرج